loading...
دانلود فیلم و سرگرمی
masmerai بازدید : 47 سه شنبه 10 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

ماجراي مسجد و ملا و شراب فروش

سرمايه داري در نزديکي مسجد قلعه فتح الله کابل رستوراني ساخت که در آن موسيقي و رقص بود و براي مشتريان مشروب هم سرو مي شد .
ملاي مسجد هر روز در پايان موعظه دعا مي کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلاي آسماني بر اين رستوران نازل!
يک ماه از فعاليت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شديد شد و رستوران به خاکستر تبديل گرديد.
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبريک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چيزي بخواهد، از درگاه خدا نااميد نمي شود.
اما خوشحالي مومنان و ملاي مسجد ديري نپاييد.
صاحب رستوران به محکمه شکايت برد و از ملاي مسجد خسارت خواست!
ملا و مومنان چنين ادعايي را نپذيرفتند!
قاضي دو طرف را به محکمه خواست و بعد از اين که سخنان دو جانب دعوا را شنيد، گلويي صاف کرد و گفت : نمي دانم چه بگويم سخن هر دو را شنيدم :؟!
يک سو مومناني هستند که به تاثير دعا و ثنا ايمان ندارند!
وسوي ديگر مرد شراب فروشي که به تاثير دعا ايمان دارد...!
پائولو کوئيلو

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 72
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 119
  • بازدید ماه : 592
  • بازدید سال : 7,555
  • بازدید کلی : 129,680