loading...
دانلود فیلم و سرگرمی
masmerai بازدید : 41 شنبه 07 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

 بازاريابي

 

دو گدا تو يه خيابون شهر رم کنار هم نشسته بودن.

يکيشون يه صليب گذاشته بود جلوش، اون يکي يه ستاره داوود...

مردم زيادي که از اونجا رد ميشدن به هر

 دو نگاه ميکردن ولي فقط تو کلاه اوني که پشت صليب نشسته بود پول مينداختن.

يه کشيش که از اونجا رد ميشد مدتي ايستاد

و ديد که مردم فقط به گدايي که

 پشت صليبه پول ميدن و هيچ کس به گداي پشت ستاره داوود چيزي نميده.

رفت جلو و گفت: رفيق بيچاره من، متوجه نيستي؟

 اينجا يه کشور کاتوليکه، تازه اينجا مرکز مذهب کاتوليک هم هست.

پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتي جلوت پول نميدن،

 به خصوص که درست نشستي بغل دست يه گداي ديگه که صليب داره جلوش.

در واقع از روي لجبازي هم که باشه مردم به اون يکي پول ميدن نه به تو.

گداي پشت ستاره داوود بعد از شنيدن حرفهاي کشيش رو کرد

به گداي پشت صليب و گفت: هي "موشه" نگاه کن کي اومده به برادران "گلدشتين*" بازاريابي ياد بده؟!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 72
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 70
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 172
  • بازدید ماه : 645
  • بازدید سال : 7,608
  • بازدید کلی : 129,733